در قسمت 1 دیدیم که بر اثر بی توجهی نمکی به قفل کردن در، دیو وارد خونه میشه

مادر نمکی گفت: گیست رو ببرند نمکی، خونت رو بریزند نمکی، به تخت نمونی نمکی، به بخت بسوزی نمکی، شیش در رو بستی نمکی، یه در رو نبستی نمکی. زود باش! برو در اتاق پنج دری رو برای دیوه وا کن! نمکی با ترس و لرز از جاش پا شد و رفت در اتاق پنج دری رو وا کرد، دیو رو برد توی اتاق و زود اومد توی جاش خوابید. باز دیو صداش رو بلند کرد: هی بر شما، هو بر شما، کفش دریده بر شما، مهمون رسیده بر شما، خانی ندارد بر شما، نانی ندارد بر شما؟

ادامه مطلب

لحظاتی با موسیقی بامزه "Sabre Dance"

نمکی هفت درو بستی؟ (نوستالژی های کودکی) قسمت 4 و پایانی

نمکی هفت درو بستی ؟ (نوستالژی های کودکی) قسمت 3

رو ,نمکی ,شما، ,نمکی، ,اتاق ,دیو ,بر شما، ,در رو ,در اتاق ,اتاق پنج ,دری رو

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سامانه استعلام قیمت باربری و اتوبار Sc پایگاه میثم تمار مزرعه شور همه چیزستان سایت لوازم خانگی سالن زیبایی بهترین نوشته های خواندنی و مفید طراحی سایت برای پزشکان و جذب بیمار بیشتر وب هوم دانلود پروژه مهر1397-1398مدارس